آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

شب عیدی مامان نخلی پاش اوخ شد

سلام یک خبر بد. یکی دو روز پیش مامان نخلی (مامان فخری) داشته میرفته خونه مامانش که یهو می خوره زمین پاش میشکنه. آقای دکتر صفاری زاده پاشو عمل کرده یک دونه پروتز هم تو پاش کار گذاشته. الانم هنوز تو بیمارستانه. خدا کنه پاش زودتر خوب بشه شب عیدی بد جوری گرفتار شدیم. مامانی هم خیلی ناراحته همش داره غصه می خوره حالا یک خبر خوب هم بدم دلتون باز بشه. دیشب جشن نامزدی عمو احسان بود البته مامان نخلی (مامان فخری) جاش خیلی خالی بود بابا عباس و خاله مریم هم چون دل دماقشو نداشتن نیومدن. ولی خوب به ما که خوش گذشت و من اینقدر شیطونی کردم که مامان و بابا از مهمونی هیچی نفهمیدن   این هم عمو ایسان و اَسانه خانوم(عمو احسان و افسانه خان...
26 اسفند 1395

خونه تکونی عید

سلام اول از همه اینو بگم: شبها وقتی ساعت داره کم کم به یک بامداد نزدیک میشه و بابایی هم صبح زود می خواد بره سر کار دیگه توان سرکله زدن با من رو نداره.، یک دفعه خوابش می بره. من  هم که هزار تا کلک میزنم که زود نخوابیم. تازگیها یک کلک جدید یاد گرفتم. وقتی باطری بابایی می خواد تموم بشه، میرم پیشش  میگم: بابایی بابایی میگه:بله من بغلش میکنم با یک بوسه   میگم: بابا پی مان خیی دوشت دارم (بابا پیمان خیلی دوست دارم) هیچی دیگه گوشاش مخملی میشه تا یک ساعت دیگه هم میتونه بیدار بمونه   خوب حالا بریم سراغ خونه تکونی: وای خدا این خونه تکونی عجب چیز خوبیه.  تمام وسیله ها جابجا میشه،...
16 اسفند 1395

بهمن 95

سلام  خوب ماه قبل گفته بودم که یک خبر جدیدی از عمو احسان تو راه.    اون خبر خوب اینکه بالاخره عمو احسان هم داره میوفته تو کوزه و بالاخره تصمیم به ازدواج گرفت. معرفی میکنم افسانه خانم (یا بقول خودم اسانه خانوم ) همسر عمو احسان در آینده نزدیک. مبارک باشه هرچه زودتر ازدواج بکنند و بپای هم پیر بشند به امید خدا    خوب حالا یکم از زبل بازیهام براتون بگم: جدیدا وقتی می خوام یک کاری رو انجام بدم که خلافه با یک زیرکی خاصی، کس دیگری رو میندازم جلو تا اگه مشکلی پیش آمد به اسم اون تموم بشه. مثل به بابایی میگم : بابا ترازوی عمو احسان رو بردار بازی کنیم. بابایی هم میگه: نه خراب م...
1 اسفند 1395
1